حبس ابد

دیدمش ... تنم لرزید دلم خواست محو تماشایش باشم ؛

دلم خواست تا آخر عمر به او خیره باشم دلم خواست ...

اما این شرم نگذاشت ؛ چون بنفشه ای سر به زیر افکندم ؛

به زمین خیره شدم و او به آرامی از کنارم گذر کرد ؛

 با خطی از عطر دورم حصار کشید این دلخواه ترین اسارتی است ؛

که عادلانه ترین حکمش حبس ابد من است

girl and boy عکس های عاشقانه عکس دختر


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.