کاشکی بودی و می دیدی که دلم داره میمیره
کاشکی
بودی و می دیدی که بهونت و میگیره
می
دونی عطر نفس هات چی به روز من آورده؟ می
دونی دوری دستات اشکمو باز درآورده؟ جای
انگشت های نازت چی بزارم توی دستم؟ کاشکی
بودی و سرت رو باز می ذاشتی روی شونم باز
می ذاشتی و می گفتم تویی اون همه بهونم به
خدا فرض محال که یه دم بی تو بمونم تو
شدی همه وجودم تویی رنگ آسمونم عمریه
در طلب تو سوختم و مثل کویرم