کاشکی بودی و می دیدی

کاشکی بودی و می دیدی که دلم داره میمیره

کاشکی بودی و می دیدی که بهونت و میگیره
می دونی عطر نفس هات چی به روز من آورده؟ می دونی دوری دستات اشکمو باز درآورده؟ جای انگشت های نازت چی بزارم توی دستم؟ کاشکی بودی و سرت رو باز می ذاشتی روی شونم باز می ذاشتی و می گفتم تویی اون همه بهونم به خدا فرض محال که یه دم بی تو بمونم تو شدی همه وجودم تویی رنگ آسمونم عمریه در طلب تو سوختم و مثل کویرم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.