دیدن تو...

دیدن تو...

 همان آب سردی ست که

 آتش غم هایم را خاکستر می کند.

عشق خیلی قشنگه وقتی کنار عشقت باشی

عشق خیلی قشنگه وقتی کنار عشقت باشی وقتی شب بغلشی اون

خوابش میاد ولی خواب از سر تو پریده با صد جور بازی میخواد خستت کنه

تا بخوابی یه عالمه شیطونی میکنی سعی میکنه خستت کنه تا بخوابی

میخواد بخندونتت به شوخی گازت میگیره توام واسه اینکه بترسونیش دنباله

بهونه میگردی قهر کنی وای حالته صورتش دیدن داره پره التماسه که گریه

نکنی میگه:عشقم ،عزیزم ،دخترم هر کاری بگی میکنم فقط آَشتی کن

توام چون همه کارات کلکه خندت میگیره اونم کلی خوشحال میشه ،یادش

میفته صب باید بره سر کار میخواد بخوابونتت آروم آروم شروع میکنه به

خوندن ترانه های عاشقون صداش برات آرامش بخشه توام باهاش

میخونی کم کم خوابت میگیره از وقتی تو تخته خوابی کمه کمش200 بار

بوست کرده ولی مگه آدم سیر میشه میبینه داره خوابت میبره از پشت

بغلت میکنه دستشو دور سینت حلقه میکنه صدای نفساشو میشنوی

خوابت میبره ... صب بیدار شده لباساشو پوشیده میخواد بره سر کار میاد

بوست کنه بره بیدار میشی باز میچسبی بهش اونم سریع تا خوابت نپریده

میاد بغلت دراز میکشه تو میخوابی میره... عشق خیلی قشنگه

فکر نکنم ... جـــــــز تــــــو

بودنت را دوست دارم

وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی

و به آغوشت سفت مرا مے فشارے

و وادارم مے کنے که

به هیچ کس

فکر نکنم ... جـــــــز تــــــو

دیگرهیچ مزه ای

دیگرهیچ مزه ای

دل چسب نخواهد بود

من تمام حس چشاییم را

روى لبانت جا گذاشته ام

طعم لب های تو

طعم لب های تو

شاید جزو چهار مزه ی اصلی نباشد

اما

جزو اصلی ترین مزه های زندگی هست