باور کن...
هـوس کــرده ام کـه تــو باشـی و مــن باشـم
و هـیچ کـس نبـاشد . . .
آنـگاه داغتــرین آغوشـها را از تنـت . . .
... و شیــریـن تــرین بــوسه ها را از لبــانت بیــرون کــشم . . .
بـه تلافــی تــمام روزهایــی کــه مـیخواستمت و نبودی.