به کـوری چـشــم ِ هـمــه یکــروز
در شـلوغــتـرین نقـطه شـهـر ...
دیــوانـه وار می بـــوسـمــت...
اونـــی که هیچــی ازت توقـــع نداره
جز شنیـــدن صدات!کمبود محبــــت نداره...دوستـــت داره...
اگر میدانستند با تو در رویاهایم
تا کجاها رفته ام ....
بی شک
""" سنگسارم میکردند !"""