کاشکی بودی و می دیدی که دلم داره میمیره
کاشکی
بودی و می دیدی که بهونت و میگیره
می
دونی عطر نفس هات چی به روز من آورده؟ می
دونی دوری دستات اشکمو باز درآورده؟ جای
انگشت های نازت چی بزارم توی دستم؟ کاشکی
بودی و سرت رو باز می ذاشتی روی شونم باز
می ذاشتی و می گفتم تویی اون همه بهونم به
خدا فرض محال که یه دم بی تو بمونم تو
شدی همه وجودم تویی رنگ آسمونم عمریه
در طلب تو سوختم و مثل کویرم
داغ ترین آغوش ها را از تنت
و شیرین ترین بوسه ها را از لبانت
بیرون می کِشم
به تلافی تمام روزهایی که می خواهمت و نیستی.
گاهی
چه دلتنگ میشویم
برای یک مواظب خودت
باش
برای یک هستم
برای یک نوازش
برای یک آغوش . . .
ناب
ترین لحظه های زندگی را، عشق می آفریند.
آنجا که مرا بی هوا می
بوسی، زیباترین قاب عکس عاشقانه ی دنیا می شوم