یه وقت هایی لازم نیست حرفی زده بشه بین دو نفر ...
همین که دستت را آروم بگیره ...
یه فشار کوچیک بده ...
این یعنی من هستم تا آخرش ...
همین کافیه...
زندگی تر شدن پی در پی ،
زندگی آب تنی کردن در حوضچه ی (( اکنون )) است .
رخت ها را بکنیم :
آب در یک قدمی است...
پرده را برداریم :
بگذاریم که احساس هوایی بخورد...
بگذاریم که تنهایی آواز بخواند .
چیز بنویسد .
به خیابان برود .
ساده باشیم .
ساده باشیم چه در باجه ی یک بانک چه در زیر درخت ...
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است ...
درست مانند بارانی که در سکوت نیمه شب ،
بی سوال فقط می بارد...آرام...شمرده شمرده...فقط می بارد...
اما عجب حکایتی دارد این باران ،تمام احساساتت را به رخت می کشد
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است...